پرسید به خاطر کی زنده هستی؟

با این که دلم میخواست با تمام وجود داد بزنم،

"به خاطر تو"

بهش گفتم به خاطر هیچکس.

پرسید به خاطر چی زنده هستی؟

با این که دلم فریاد میزد،

"به خاطر تو"

با یک بغض غمگین گفتم به خطر هیچ چیز.

ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی؟

در حالی که اشک توی چشماش جمع شده بود،

گفت به خاطر کسی که به خاطر "هیچ" زنده است.
2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/10 - 02:08